گاهی اوقات کودکان رفتاری را انجام میدهند که باید تنبیه شوند، اما تنبیه کلامی باید به چه صورتی باشد که تاثیر بدی در روحیه کودک به جا نگذارد؟
 
می توان کودک را از یک سری امتیازات مثل تماشای برنامه‌های تلویزیونی، رفتن به منزل دوستان یا خرید وسایل خوشحال کننده و محروم کرد. در تربیت کودک بعضی از خانواده ها آزادی کامل و مطلق را به نفع کودک می دانند ولی برخی دیگر سیستم استبدادی و قوانین زیاد و خشک بر کودک تحمیل می کنند که هر دو روش اشتباه است.
 
بهتر است در خانواده یک سری اصول کلی و خط قرمزهایی براساس هنجاریهای آن خانواده وجود داشته باشد. همچنین والدین باید بر روی اصولی که می خواهند فرزندشان تربیت شود توافق و ثبات داشته باشند و بین پدر و مادر دوساز ناهمگون زده نشود.همچنین والدین در موقعیت های مختلف ثبات داشته باشند. به عبارتی دیگر اگر والدین در یک موردی قانونی بگذارند، نباید بطور دائم برای آن استثناء قائل شوند.در تربیت کودک اغراق نیست اگر بگوییم تنبیه فیزیکی جایی ندارد و چنانچه بعضی از والدین بخواهند جایی برای تنبیه قائل شوند آن را به عنوان آخرین گام بکار ببرند.کودک از نخستین روز زندگی تا بزرگسالی باید قابلیت مسئولیت خویش را افزایش دهد، او از طریق کنش های متقابل با والدین، معلمان و همسالانش به اهمیت مسئول بودن پی می برد.تنبیه فیزیکی نباید باعث درد و آسیب به کودک شود و هدف از این تنبیه آن است که پدر و مادر با این روش ناراحتی خود را از رفتار کودک نشان داده و توجه وی را به بدی و زشتی رفتارش جلب کنند که نهایتا می تواند در حد یک پشت دستی زدن یا آرام پشت باسن کودک زدن باشد.
 
زمانی که کودک رفتاری بر خلاف هنجارهای موجود در خانه انجام دهد، پدر و مادر در حد کلامی با گفتن از آن رفتار شما ناراحت شدم، از برخورد شما عصبانی هستم یا کار شما کار خوبی نیست و در کنار آن اخمی کنند، ترش رویی کنند یا موقتا ارتباط عاطفی صمیمانه را کمرنگ کنند و لازم است در زمان انجام کارهای گفته شده، رفتار کودک مورد سرزنش قرار گیرد نه شخصیت وی.
 
حتی الامکان باید موارد این نوع تنبیه زیاد نباشد؛ چرا که اگر رفتار کودک را دائما سرزنش کرده یا به وی تذکر دهیم، اثر تنبیه کمرنگ می شود. از سرزنش شخصیت کودک و نسبت دادن صفات زشت به وی پرهیز کنید، وی را توهین و مسخره نکنید، با کنایه و طعنه با کودک حرف نزنید. همچنین جلوی دیگران بیش از حد از او انتقاد نکنید.
 
تنبیه باید کاملا متناسب با رفتار کودک باشد؛ به طوری که نباید برای رفتاری که خیلی بد نیست تنبیه بدی در نظر بگیریم. همچنین علت تنبیه مشخص باشد و علت آن برای کودک توضیح داده شود. همچنین بین تنبیه و رفتار کودک فاصله زمانی زیادی نباشد.
 
همچنین افت اعتماد به نفس، ایجاد شخصیتهای منفعل و وابسته و عدم پرورش روحیه قاطعیت در کودک را از دیگر عوارض تنبیه فیزیکی یا کلامی زیاد می باشد. در بعضی از موارد، رفتار منفی کودک را بر روی خود نیاورید که این روش در اوایل شروع آن رفتار کاربرد دارد.
 
در پایان یادآور شویم که در برخی مواقع بهتر است از روش تشویق استفاده کرد که می تواند به شکلهای کلامی، رفتاری و خریدن هدیه و جایزه اعمال شود.
 
تقریبا همه پدرها و مادرها، امیدوارند که فرزندانشان افرادی خوب و مسئولیت پذیر برای جامعه باشند. از دگر سو این حق طبیعی فرزندان ماست که درسهای مهم را از ما آموخته و عادات مهمی را به آنها آموزش دهیم. ما می خواهیم کودکانی مسئولیت پذیر تربیت کنیم تا تبدیل به بزرگسالانی متعهد و مسئول شوند. ما می خواهیم فرزندانمان به احساسات، افکار و رفتارهای دیگران احترام گذاشته و مورد احترام دیگران باشند. ما می خواهیم آنها زندگی سالمی را دنبال کرده و در حالیکه به نیازهای خودشان توجه می کنند به احساسات دیگران هم توجه داشته باشند.
 
واژه مسئولیت از لحاظ لغوی به معنی توانایی پاسخ دادن، و در عرف عام به مفهوم تصمیم گیریهای مناسب و موثر است. منظور از تصمیم گیری مناسب، آن است که کودک در چارچوب هنجارهای اجتماعی و انتطاراتی که معمولا از او می رود، دست به انتخابی بزند که سبب ایجاد روابط انسانی مثبت، افزایش ایمنی، موفقیت و آسایش خاطر وی شود. مسئولیت ارثی نیست و باید از طریق تجربه آموخته شود. آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، نیازمند جوی خاص در خانه و مدرسه است. چنین جوی در مورد تصمیم گیری ها و پیامدهای آنها، اطلاعاتی به کودکان می دهد و منابعی را برایشان فراهم می کند تا بتوانند تصمیمات صحیحی بگیرند و در بزرگسالی، بتوانند مسئولیت هر آنچه را که در زندگی اش رخ می دهد، بر عهده گیرد. کودک از نخستین روز زندگی تا بزرگسالی باید قابلیت مسئولیت خویش را افزایش دهد، او از طریق کنش های متقابل با والدین، معلمان و همسالانش به اهمیت مسئول بودن پی می برد. این کنش های متقابل، شامل انتظاراتی است که از کودک می توان داشت و این که او باید یاد بگیرد روز به روز به نحوی مناسبتر و موثرتر به آنها پاسخ دهد.
 
منظور از تصمیم گیری مناسب، آن است که کودک در چارچوب هنجارهای اجتماعی و انتطاراتی که معمولا از او می رود، دست به انتخابی بزند که سبب ایجاد روابط انسانی مثبت، افزایش ایمنی، موفقیت و آسایش خاطر وی شود.
 
اما متاسفانه امروزه، شاهد تعداد بسیار وسیعی از کودکان هستیم که در برابر رفتارهای خود هیچ مسئولیت پذیری نداشته و در حال بزرگ شدن و ورود به مرحله نوجوانی و جوانی هستند. مطالعات علمی نشان میدهد کودکانی که در امتحانات به راحتی تقلب می کنند، راحت به دوستان و والدین خود دروغ می گویند و یا در بازی های کودکانه تقلب می کنند، همان بچه هایی هستند که در مورد آموزش مسئولیت پذیری آنها کوتاهی شده است.
 
اگر نگرشها و رفتار مثبت خیلی زود به کودکان آموخته نشود، مشکلات رفتاری می تواند خیلی سریع رشد کرده و تا زمانی که بزرگتر شوند، این مشکلات نیز به مرور بزرگ و بزرگ تر شود. آمارهای رو به رشد خلافکاریهای نوجوانی، همه و همه نشان دهنده توجه ضعیف والدین به آموزش مسئولیت و مسئولیت پذیری در دوران کودکی است اما هنگامی که آموزش مسئولیت پذیری از همان ابتدای کودکی آغاز گردد، عادات خوب جایگزین عادات بد می گردد. بنابراین بچه ها نیاز دارند که مسئولیت پذیری را در سنین پایین یاد بگیرند. این تغییرات کم کم باعث می گردد کودکان ما احساس پیشرفت و عزت نفس کنند. آنها تمایل خواهند داشت که بازخورد مثبت دریافت کنند که این باعث ایجاد مسئولیت پذیری در کودکان می شود.
 
منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396